پيامهاي ارسالي
+
درخشش تو مثل آبشاري
از بلنديهاي محال ميريزد
در تخيل پنجره ايست
که هفت آسمان در او جمع ميشود
من به مدد مهرباني تو
و آفرينه هاي اين تخيل مغموم
در باغهاي نا ممکن آواز ميخوانم
براي سنگهاي پرنده
کوچ سرخ
91/5/8
+
صبح ها توي صحن پيچ و تاب مي خورم/
ظهر گشنه ام ، در هتل کباب مي خورم /
مرده شور ِ اين زيارتي که کربلا/
پيش چشم تشنه تو آب مي خورم/
منتظر بيداري
90/7/1