• وبلاگ : کوچ سرخ
  • يادداشت : پياده رو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • پارسي يار : 0 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    آخي..اين شعرت خيلي نازه..موضوعشم بکر و جالبه...
    آآآآآآآآفرررررررررين دوستم...
    سلام فاطمه جان. خانم شاعر خوش ذوق . کاش زودتر با شما آشنا شده بودم. همه اشعارتون خواندني است.واقعا لذت برم مرسي
    سلام. احسنت. عالي بود. چه فکر بکري پشت اين غزل بود.

    سلام عليکم

    زخمي زدي به زانوي افتاده کودکي

    آهش تو را گرفت همان دم پياده رو

    زخمي شوي براي تو آماده مي کنند

    از قير داغ دارو و مرهم پياده رو...

    ياد خاطره هاي خودم افتادم...

    زخم هايش يادگاري مانده است...

    يادم رفت بگويم

    دعوتيد براي يک شعرواره، منتظر دريافت نقد و راهنماي شما هستم...

    موفق باشيد و رمضان مبارکتان...


    بسيار عالي نوشتيد...
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ جمعه 30 تير 91 نوشته (پياده رو) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.


    ببخشيد شرمندم

    يه اشکال تايپي داريد ها !!!

    يکي از مصرعها پريده بالا

    پاسخ

    ممنون درستش كردم


    خيلي عاليه ...

    احسنت ... آفرين